کوروش واسکندر

رویارویی تاریخی کوروش و اسکندر

 

          کوروش کبیر                    اسکندر مقدونی

 



در کتاب مقدس، دانیال در رویایی می‌بیند که در قصر شوشان در کشور عیلام و در کنار نهر «اولای» است و قوچی با دوشاخ به همه حیوانات غلبه می کند، مگر بزی با یک شاخ که سرانجام بر او غلبه می یابد. سپس دانیال پس از این خواب از خود بیخود می‌شود و فرشته وحی بر او ظاهر می گردد و می‌گوید «آن قوچ صاحب دو شاخ را که دیدی، پادشاهان مادیان و پارسیان می‌باشد و آن بز نر از پادشاهان یونان است ...



مرصاد بصیر

در سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۸ به نام و بعضی اعمال ذوالقرنین و ویژگیهای شخصیت وی اشاره شده است که پیش از این مشروح آیات و ترجمه آن ارائه گردید.

به نوشته اغلب مفسران قرآن این آیات دارای شان نزول بوده است و از خود قران هم بر می آید که از جانب معاصران حضرت رسول ( ص ) در باره وی طرح سوال شده است و چنانچه در کتاب مسند روایت شده ، قریش به تحریک یهود راجع به چند موضوع - از جمله شخصیت ذوالقرنین- سوال کردند .

مفسرین در باره اینکه کدامیک از مردان نامی تاریخ ذوالقرنین بوده است نظرات متفاوتی ارائه کرده اند:

بیشتر مفسران قدیمی ( از جمله طبری ) و از معاصران مونتگمری وات در « دایره المعارف اسلام » و آقای دکتر حسن صفوی در « ذوالقرنین کیست ؟» نظرشان بر این بوده که مراد از ذوالقرنین ، اسکندر مقدونی است.

 اما مفسران عصر جدید از جمله ؛ مولانا ابوالکلام محیی الدین احمد آزاد ( ۱۹۵۸-۱۸۸۸) وزیر فرهنگ سابق کشور هند - گویا به اقتباس از سر سید احمدخان مصلح معروف به مسلمان هندی مفسر معروف قرآن ) در تفسیر معروفش به اردو بنام « ترجمان قرآن » ( که استاد باستانی پاریزی رساله او را با شرح و بسط لازم به فارسی ترجمه کرده : « ذوالقرنین یا کوروش کبیر» ) و مفسر بزرگ حضرت علامه طباطبائی صاحب المیزان و آیت الله مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه ، و بعضی از قرآن پژوهان از جمله شادروان خزائمی صاحب « اعلام القرآن » و زبانشناس بزرگ معاصر آقای دکتر فریدون بدره ای در کتاب « کوروش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق » اظهار عقیده کرده اند که ذوالقرنین همان کوروش هخامنشی است.

رد نظریه ذوالقرنین بودن اسکندر مقدونی:

۱- یادی از اسکندر مقدونی در عهد عتیق نیست. حال انکه از کوروش بارها به نیکی یاد شده است.

۲- اسکندر موحد و خداپرست نبوده و نیز سفاک و عیاش بوده است ( چنانچه در ماجرای آتش زدن تخت جمشید معروف است ) ، حال آنکه ذوالقرنین به توصیف و تصریح قرآن مجید خداشناس و مومن بوده است.

۳-هیچ سدی با مشخصات قرآنی که دارای مس و آهن باشد به اسکندر منسوب نیست.

۴-مسیر لشکر کشی اسکندر از غرب به شرق بوده است و حال آنکه به تصریح قرآن شروع لشکر کشی ذوالقرنین به سمت غرب بوده است.

دلایلی  دال  بر اینکه ذوالقرنین همان کوروش کبیر بوده است:

۱- کوروش شخصیتی است که در کتاب مقدس یعنی عهد عتیق ( در کتاب رویای دانیال و کتاب عزرا و چند رساله دیگر ) از او با تلویحی شبیه به تصریح یاد شده است . دانیال در رویایی می بیند که در قصر شوشان در کشور عیلام و در کنار نهر « اولای » است و قوچی با دوشاخ به همه حیوانات غلبه می کند ، مگر بزی با یک شاخ که سرانجام بر او غلبه می یابد . سپس دانیال پس از این خواب از خود بیخود می شود و فرشته وحی بر او ظاهر می گردد و می گوید « آن قوچ صاحب دو شاخ را که دیدی ، پادشاهان مادیان و پارسیان می باشد و آن بز نر از پادشاهان یونان است ( بز تک شاخ می تواند همان اسکندر مقدونی باشد که عاقبت بر سلسله هخامنشیان چیره شد و بساط انان را برچید).

۲- با استفاده از شان نزول این آیات و به تصریح خود قرآن کریم ،  پرسش کنندگان یهود ( یا به تحریک یهود ) بوده اند و با توجه به ذکر نام کوروش در عهد عتیق ، احتمال اینکه ذوالقرنین کوروش باشد بسیار بیشتر از اسکندر مقدونی است.

۳- ذوالقرنین قرآن خداشناس و موحد است و کوروش هم خداشناس و یکتاپرست بوده و معقول ترین تاریخی که برای ظهور زرتشت یاد می شود قرن ششم پیش از میلاد است که با تاریخ حیات کوروش توافق دارد.

۴- ذوالقرنین قران شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است و این با شخصیت کوروش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراطوری بزرگ تاریخ را تاسیس کرده است ، توافق دارد.

۵- ذوالقرنین اولین بار سفر یا لشکر کشی به غرب یا مغرب خورشید داشته است و این موضوع با لشکر کشی کوروش به غرب و شکست کروزوس پادشاه لیدیه و تسلط بر آن سرزمین انطباق دارد.
- ذوالقرنین پس از لشکر کشی به مغرب ، متوجه سمت مشرق شده و به سمت مشرق لشکر کشی کرده است که با لشکر کشی کوروش به مکران و سیستان و حدود و حوالی بلخ انطباق دارد و ظن قوی این است که کوروش در این سفر ، بلاد سند را هم فتح کرده است و ایرانیان ، سند را هند می نامیده اند و از این جهت در کتیبه داریوش ، نام هند نیز در میان نامهای ممالک بیست و هشت گانه مفتوحه ذکر شده است.

۷- ذوالقرنین قرآن با قومی وحشی مواجه شده است و این با رفتن کوروش به سمت شمال و کوههای قفقاز و نبرد با اقوام وحشی « سکا » که به یک تعبیر همان « یاجوج و ماجوج » هستند انطباق دارد. در اینجا کوروش اقوام وحشی را عقب راند و در معبر « داریال » ( تنگه داریول ) که نمها معبر انان بوده است که از آن راه به اقوام مجاور تعدی و تجاوز می کردند ، سدی با آهن و مس می سازد و شک نیست که این دیوار همان سدی است که کوروش بنا نهاده است زیرا اوصافی که قرآن در باره سد ذوالقرنین بیان کرده کاملا بر آن منطبق است و در آثار باستانی ارامنه این دیوار « بهاگ کورایی » به معنی « تنگه کوروش » نامیده می شود.

۸- ذوالقرنین قرآن اگر بر قومی مسلط می شد به عدالت و نیکی با انان رفتار می کرد « ستمکاران را مجازات و صالحان را پاداش می داد» و کوروش بنا به قول هرودوت مورخ شهیر یونانی « کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند نکشند ... بطوریکه توده ملت ، مصائب جنگ را احساس نکردند » و حتی بر پادشاهان اسیر از جمله کروزوس پادشاه لیدیه رحم اورد و او را بخشید و از ملتزمان رکاب خویش قرار داد . کوروش پادشاهی سخی و کریم و ملایم بود و حرص مال اندوزی نداشت.

البته با وجود ادله فراوان با قاطعیت نمی توان در باره ذوالقرنین تعیین مصداق کرد . اما چنانچه ملاحظه می شود این نظر که ذوالقرنین همان کوروش کبیر است ، نظریه ای معقول و محتمل الصدق است.

این افتخار ملت ایران است که اسم یک ایرانی ( کوروش کبیر "ذواقرنین")  در سه کتاب مقدس ( تورات و انجیل و قرآن آمده است ) پس همه افتخار کنیم .